بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
بینندگان
پای تلویزیون بحث را روز هفدهم رمضان و شب هجدهم در آستانهی شب قدر
هستیم. بحثی دارم راجع به دعا و توبه. انشاالله خدمتتان میگویم. بحثهای
ما تقریباً استفاده از آیات قرآن است، و بحث مفیدی هم هست. اصلاً کلمهی
توبه یعنی برگشت. میگویند: فلانی توبه کرده یعنی برگشته است. این یکی.
دوم: هر یکبار که ما برمی گردیم خدا دوبار برمیگردد. یعنی چه؟ یعنی اول
خدا لطفش را به ما برمیگرداند، همین که خدا لطفش را به ما برگرداند. من
میفهمم که اینجا خلاف کردم، یاد خلاف هایم میافتم. بعد میگویم: خدایا!
من خلاف کردم. معذرت میخواهم. عذرخواهی میکنم. هرچه جبرانی است جبران
میکنم. بعد که من توبه کردم، دومرتبه خدا توبهی من را قبول میکند. یعنی
لطفش را برمیگرداند. پس هروقت ما توبه میکنیم، مثل ملحفه. ملحفه یک خرده
پارچه زیر است. یک لحاف وسطش میاندازیم دومرتبه بخشی از این ملحفه را روی
لحاف میآوریم. یعنی هم زیر لحاف هست. لحاف را وسط میگذاریم دومرتبه...
اول خدا
1- هر توبه بنده، میان دو توبه خدا
چون
اگر خدا به ما توجه نکند، ما یاد بدیهایمان نمیافتیم. می گوییم: همه خوب
هستیم. ما خوب هستیم. اگر به کسی بگویی: توبه کن! میگوید: مگر چه کردم که
توبه کنم؟ مگر آدم کشتم؟ فقط آدم کشتن را بد میداند. مگر از دیوار خانهی
کسی بالا رفتم؟ فقط میگوید: خلاف دو تا است. یکی آدم کشتن، یکی دزدی
کردن. نه آقا! شما برفهایت را در کوچه نریختی یخ بست مردم افتادند؟ هیچکس
نمیگوید: خدایا! برفها را ریختم توبه میکنم. زبالهها را نریختی، در
کیسه نایلون نکردی کارمندهای شهرداری اذیت شدند. دودکش حمامت را درست
نکردی دودههایش خانهی همسایه رفت مردم را اذیت کرد. در اتاق سیگار
نکشیدی، زن و بچه ات از دود سیگار اذیت شدند؟ خلاف نوبت کاری نکردی، که
اینها که در نوبت هستند حقشان از بین برود؟ بیخود کسی را نترساندی پشت
ماشین بوق زدی یک نفر در خیابان بالا پرید آنوقت شما، هه، هه،هه،هه! (خنده
حضار) لذت بردی که یک مسلمان را ترساندی. ما فکر میکنیم، اوه، صبح تا شام
بسیاری از ما صبح تا شام، در حال گناه هستیم و توجه هم... چقدر شما آب
خوردی که دور ریختی. کسی آب خورد، نصف لیوانش را دور ریخت. امام فرمود:
چرا دور ریختی در حوض بریز. چرا روی زمین ریختی؟ چقدر ما آب بیخودی مصرف
کردیم؟ چقدر برق بیخودی مصرف کردیم؟ چقدر معلم دیر سر کلاس رفت؟ چقدر
پرتقال خوبها را گذاشتیم رو، پرتقال بدها گذاشتیم زیر صندوق. چقدر شوفر
تاکسی گفته: دو قدمی است. پیاده شود همینجا، همین کوچهی بغل. مسافر غریب
پیاده شده یک کیلومتر رفته دیده به آن نمیرسد. به خودمان ظلم کردیم.
پررویی کردیم. به معدهمان ظلم کردیم. به هوا ظلم کردیم. به زمین ظلم
کردیم. چقدر زمین افتاده و ما میتوانستیم از این زمین استفاده خوب بکنیم.
استفاده نکردیم.چه ساعتهای عمرمان تلف شد؟ اوه...! ولذا اینکه آدم یاد
بدهیهایش بیفتد همین دلیل بر این است که خدا به او لطف کرده است. حدیث
داریم هرکس را خدا دوست دارد یاد بدیهایش میاندازد. هرکس را خدا دوستش
ندارد، از بدیهای خودش غافل می شود.پس هرکس توبه میکند اول خدا توبه
میکند. یعنی لطفش را به این برمیگرداند. وقتی لطف خدا به من برگشت، یاد
عیبهایم می افتم، یاد عیبهایم که میافتم استغفار میکنم، توبه میکنم.
بعد آنوقت خدا توبه من را میپذیرد. نمیدانم توانستم بگویم یا نتوانستم
بگویم. بگذار از قرآن بگویم اینهایی که قرآنی هستند که خیلیها هستند
موضوع بحث ما به مناسبت شب هجدهم توبه و دعا، قرآن میگوید هر توبهی ما
میان دو توبهی خدا است. به چه دلیل؟ قرآن میگوید: «تابَ اللَّهُ» یعنی
برمیگرداند. «تابَ» یعنی توبه. «تابَ اللَّهُ عَلَیْهِم» خدا لطفش را بر
اینها برمیگرداند، «لِیَتُوبُوا» (توبه/118) تا اینها توفیق پیدا کنند،
توبه کنند. وقتی توبه کردند، آنوقت خداوند داریم «قابِلِ التَّوْب»
(غافر/3) یعنی توبه را قبول میکند. آیهی دیگر داریم «یَقْبَلُ
التَّوْبَة» (توبه/104) توبه را قبول میکند. آیهی دیگر داریم «یُحِبُّ
التَّوَّابین» توبه کنندگان را دوست دارد. این سه تا آیهی قرآن است.
«قابِلِ التَّوْب» یک آیه است. «یَقْبَلُ التَّوْبَة» یک آیهی دیگر است.
«یُحِبُّ التَّوَّابین» یعنی توبه کنندگان را دوست دارد.
2- توبه، یعنی اسلام بن بست ندارد
راجع
به توبه نکاتی است. 1- توبه علامت این است که در اسلام بنبست نیست. یعنی
هیچ کس نمیگوید: من چون یک چنین جنایتی کردم، دیگر راه سعادت روی من بسته
شده است. در اسلام بن بست نیست. این هم یک بحث است. توبه دیگر می ترسم
بنویسم چون خیلی امشب حرف دارم. میخواهم بزنم، بنویسم میترسم هرکس
میخواهد بنویسد، بنویسد. توبه نشانهی آن است که در اسلام بن بست نیست.
چون در قرآن خیلی داریم «إِلاَّ مَنْ تاب» (مریم/60) زیاد داریم. «إِلاَّ
الَّذینَ تابُوا» (بقره/160) مرتب میگوید: چنین، چنان، چنین، چنان، چنین،
چنان بعد میگوید: «إِلاَّ مَنْ تاب» بله راه بازگشت است. «إِلاَّ
الَّذینَ تابُوا» «مَنْ تاب» یعنی کسی که توبه کند، «الَّذینَ تابُوا»
یعنی گروهی که توبه کند. توبه واجب است. فکر نکنید توبه مثل غسل جمعه و
انگشتر عقیق و مهر کربلا است، نه توبه واجب است. چون خدا امر میکند.
میگوید: «تُوبُوا» چون میگوید: «توبوا» امر به توبه می کند پس توبه واجب
است. این هم یکی، توبه هم زبانی نیست. هم قلبی است. هم زبانی، هم عملی.
قلباً باید پشیمان شوی. یک حدیث هم بخوانیم. حدیث داریم علامت مومن این
است اگر خواستید ببینید شما مومن هستید یا منافق که انشاالله همه مومن
هستید، علامت مومن این است که بعد از بیست سال یاد گناه میافتد، میآید
از یک کوچهای برود، میگوید: ما در این کوچه یک سیلی زدیم. در این کوچه
یک پول برداشتیم عوض اینکه بگذریم صاحبش بیاید برود، برداشتیم فرار کردیم.
اینجا مثلاً یک کلاهبرداری کردیم. این بود یک کلاه سرش گذاشتم.علامت مومن
این است که بعد از بیست سال یاد گناهش میافتد. علامت منافق این است که
وقتی گناه کرد انگار یک مگس از کنار گوشش گذشت. دیگر یادش نمی افتد. هرکس
یاد گناهانش افتاد، خوشحال باشد. به خدا بگوید: متشکرم که یاد من انداختی.
اگر غافل باشد آدم یادش نمیافتد. حالا، یکبار از حرم امام رضا بیرون
آمدم، درهای طلایی را بوسیدم. آمدم در صحن، دیدم درها چوبی است. دیگر
درهای چوبی را یک خرده سنگینم بود ببوسم. فهمیدم من طلبهی خالصی نیستم.
چون معلوم می شود امامت من با طلا قاطی شده است. یعنی امام رضا را با طلا
دوست دارم. امام رضای بیطلا را برایم سنگین بود. خیلی ناراحت شدم که عجب،
پس من طلبه هم هنوز خالص نیستم. کنار صحن ایستادم و یک خرده به خودم، از
خودم بدم آمد. آیت الله مروارید، خدا رحمتش کند، از علمای بزرگ مشهد بود.
آمد برود گفتم: آقا سلام علیکم! من آن درهای طلایی را راحت بوسیدم، اما آن
درهای چوبی را یک خرده سنگینم بود. به آن راحتی نمیبوسیدم. بوسیدم ولی به
آن راحتی نه! همین معلوم می شود که امامت من با طلا قاطی شده است. ایشان
یک خرده فکر کرد، سرش را پایین انداخت یک لحظاتی فکر کرد. فرمود: برو خدا
را شکر کن، که توجه به این پیدا کردی. اگر خدا دوستت نمیداشت تو متوجه
این عیب نمی شدی. خیلیها یک عمری حسود هستند. نمیدانند حسود هستند.
کینهای هستند. هشت ماه، هشت سال، ده سال با یک کسی قهر است. اسلام فرمود:
دو نفر اگر سه روز با هم قهر باشند یا روز چهارم آشتی کنند، یا هیچ کدام
مسلمان نیستند. نه یعنی کافر هستند. یعنی مسلمانی که ما میخواهیم نیستند.
آدمهای کینهای نمیدانند بد هستند. آدمهای حسود نمیدانند. آدمهای
بیسواد، توجه ندارد که بابا من که روی بیل کار میکنم، با بیل، از خاک
انگور در میآروم، خوب این بیل که سنگین است، یک قلم هم بردارم سر کلاس
بروم با سواد شوم. هم بیسواد است. هم توجه ندارد که میتواند باسواد شود.
کاری ندارد. بچههای شما تفنگ دست گرفتند، خوب شما قلم دست بگیر. خوب قلم
که از تفنگ سبکتر است. بچههای شما تا غرب آمدند. جنوب رفتند. خوب شما تا
کلاس برو. اینکه انسان بفهمد که عیب است این توفیق است. یک دعا میکنم.
خدایا هر عیبی داریم به ما بفهمان و توفیق توبه مرحمت بفرما.
3- دوری از تأخیر در توبه
توبه
فوری است. یعنی کسی نگوید: باشد بعداً توبه میکنیم. آخر یک مثلثی است
قبلاً هم آن مثلث را من گفتم. جوانها یک مثلث در کلهشان است. میگوید:
این راه مستقیم است. هان! خیلی خوب راه مستقیم میدانم چیست. «اهْدِنَا
الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» (فاتحه/6) حالا ما جوان هستیم. بگذار حالا، یک
خرده کیف کنیم. خوش باشیم. حالا کج هم شدیم کج شویم. بابا ول کن سخت نگیر.
خدا ارحم الراحمین است. بعد وقتی پیر میشویم، برمیگردیم. ها! این آخر
عمر مینشینیم توبه میکنیم. یک چنین مثلثی در کلهی بعضیها هست. که راه
مستقیم این است. ولی حالا بگذار ما کیفهایمان را بکنیم حالا چرتی پرتی،
دروغی، فحشی، تهمتی، هر کاری کردیم، وقتی پیر شویم برمیگردیم آخر عمر آدم
خوبی میشویم. این مثلث سه تا اشکال هندسی دارد. یکی شما کج که شدی بالا
نمیروی. سقوط میکنی. از این طرف میآیی. دوم شما که میگویی: آخر عمر
برمیگردم، آخر عمرت چه وقت است؟ شما بنویس که هشتاد سال زنده هستی، من هم
زیرش می نویسم که شما 75 سال آزاد! شاید فردا شب مردیم. شاید ماه رمضان
آخر ما بود. خط را میدانیم آخرش کجاست. زود برمیگردیم. اما آخر عمر را
نمیدانیم. سوم: مگر توبه ماشین است که سرش را کج کنی؟ آدمی که یک عمری
گناه کرد دیگر نمیتواند توبه کند. مثل یک سیگاری که بگوییم: ایست! نه
بابا یک عمری است سیگار کشیدم. حالا یک مرتبه... این فکر میکند توبه هرکس
هر لحظه ای بخواهد میتواند توبه کند. بسیاری آدم هایی که با گناه خو
گرفتند، آدم وقتی به گناه خو کرد، روز قیامت هم دروغ میگوید. روز قیامت
یک عده به خدا میگویند... اینکه می نویسم آیهی قرآن است. «وَ اللَّهِ»
آیهی قرآن است. «وَ اللَّهِ رَبِّنا ما کُنَّا مُشْرِکین» (انعام/23)
به خدا ما مشرک نبودیم. بت پرستها روز قیامت قسم میخورند که ما مشرک
نیستیم. علامه در تفسیر میگوید: چون یک عمری دروغ گفته است، این دروغ جز
ذاتش شده است. آنجا هم دروغ میگوید. مثل آنهایی که از بس که چرت و پرت
گفتند، شب احیا چیز هم که میروند، مسجد هم که میروند آنجا هم شوخی
میکنند. یعنی دست از کلکشان برنمیدارد. حتی با شب قدر. حتی با خدا هم
شوخی میکند. قرآن میگوید: «أَ بِاللَّهِ» «اَ» یعنی آیا «أَ بِاللَّهِ
وَ آیاتِهِ وَ رَسُولِهِ کُنْتُمْ تَسْتَهْزِؤُن» (توبه/65) شما خدا و
آیات خدا را استهزا میکنید؟ یعنی کسی که کارش مسخره شد مقدسات را هم به
مسخره میکشد. یک کسی شب قدر که چراغها را خاموش میکنند قرآن به سر
گیرند، مرکب ریخته بود در گلاب، در گلابپاش کرده بود. در تاریکی به همه
گلاب داده بود. همه زدند به صورتشان دیدند بوی گلاب میدهد. چراغها که
روشن شد دیدند همه سیاه شدهاند.. خوب ببینید آنکسی که کج میرود، شب قدر
به جایی که از خدا توبه کند که خدایا من را ببخش. غلطهای عمرم را، همان
لحظه هم که می گوید: غلط کردم در غلطش هم غلط کرده است. یعنی آن شبی هم که
میآید بگوید: غلط کردم باز هم غلط میکند. آن شبی هم که میآید مسجد توبه
کند باز جای مردم می نشیند. باز سیگار می کشد. باز دروغ میگوید یا دروغ
میشنود. بگذریم.
4- توبه از گناه، همراه با انجام کار نیک
خوب،
توبه باید با عمل نیک باشد. در قرآن توبه خالی نداریم. میگوید: «تابَ وَ
عَمِلَ صالِحا» (فرقان/71) اگر توبه کردی، باید عملت هم صالح باشد. باید
عملت را عوض کنی. «تاب و اصلح» یک جا میگوید: عمل صالح، یک جا می گوید:
«تاب و اصلح» اصلاح کن. یک جا میگوید: «تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ
بَیَّنُوا» (بقره/160) «بَیَّنُوا» یعنی بیان کن. آنجا کتمان کردی. حق را
نگفتی، حالا اینجا حق را بگو. یعنی توبهی کتمان، گفتن است. توبهی فساد
اصلاح است. توبهی نماز نخوانده باید نمازش را قضا کند. روزه خورده باید
روزهاش را بگیرد. سیلی زده باید عذرخواهی کند. مال مردم را خورده باید
مال مردم را بدهد. علی ای حال هر توبه، در قرآن «تاب» خالی شاید پیدا
نکنیم. «تاب و آمن» اگر کافر است. توبه اش ایمان است. «تاب و آمن» «تابَ
وَ عَمِلَ صالِحا»، «تاب و اصلح» «تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَیَّنُوا» پس
توبه پشیمانی قلبی نیست. عمل هم هست.
اگر کسی توبه کند رستگار می شود.
قرآن می گوید: «تُوبُوا» آخرش میگوید: «لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون»
(نور/31) «حَیَّ عَلَى الْفَلَاح» «تفلحون و فلاح» یعنی رستگاری، راه
رستگاری عذرخواهی است. توبه باعث میشود که بدی ها هم خوب شود. «یُبَدِّلُ
اللَّه سیئاتهم حسنات» (فرقان/70) میفرماید: «الا وَ مَنْ تابَ وَ
عَمِلَ صالِحاً» اگر کسی توبه کند و عمل صالح انجام بدهد، خدا بدیهایش را
هم خوبی میکند. چطور بدیهایش خوبی میشود؟ مثل خلبانهایی که زمان شاه
آمریکا رفتند، خلبانی یاد گرفتند برای اینکه بازوی اعلی حضرت همایونی
شوند. آمدند همین که شاه اینها را تربیت کرده بود، برای آمریکا اینها را
آموزش داده بود، برای اینکه بازوی آمریکا شوند همینها بازوی جمهوری
اسلامی شدند. یعنی تخصصشان در راه حق شد. پس میشود سیئه تبدیل به حسنه
شود. مثل آبی که باغچه میرود، این آب بو ندارد. اما همین آب وقتی وارد
باغچه شد، تبدیل به گل میشود.
5- آثار توبه در زندگی دنیوی انسان
توبه
باعث میشود که باران بیاید. قرآن میگوید: «تُوبُوا»، «تُوبُوا» یعنی
توبه کنید. بعداً میگوید: «یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْرارا ...»
(هود/52) باران برایتان میآید. یعنی معلوم میشود قلب ما با آسمان با هم
رابطه دارد. ما اگر واقعاً از خلافمان دست بکشیم، خدا باران میفرستد.
رزق
نیکو، بعضیها هرچه می دوند به جایی نمیرسند. قرآن میفرماید: «تُوبُوا
إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَنا» (هود/3) شما را زندگی گوارا...
زندگیتان گوارا میشود. چیست؟ توبه سبب رستگاری است. «لَعَلَّکُمْ
تُفْلِحُون» توبه سبب میشود که بدیها خوبی شود. سیئات تبدیل به حسنه
بشود. توبه باعث نزول باران است. توبه زندگی را نیکی میکند. البته توبه
قبل از مرگ است. اگر کسی دید دارد میمیرد گفت: یاالله، یا الله! دیگر
توبه فایده نیست. چون فرعون هم وقتی دید غرق میشود گفت: خدایا توبه کردم.
خدا فرمود: الآن، حالا، یعنی قبل از این که انسان سکرات مرگ و خطرات را
ببیند باید توبه کند. قرآن میگوید: خیلی می بخشم، یک چیزی هم روی آن
میگذارم. در کنار توبه میگوید که: «رحیم ودود، رحیم رئوف، رحیم، تواب
رحیم» یعنی غیر اینکه توبه تو را میبخشم رحمت هم میکنم. «ودود» هم هستم.
رحیم هم هستم. پس کلمات کنار توبه خدا رحیم، ودود، رئوف، یعنی غیر از
اینکه میبخشمت به تو محبت هم میکنم.
6- راههای پذیرش توبه از سوی خداوند
خوب،
چه کنیم که خدا ما را ببخشد؟ اگر منحرف است دست از انحرافش بردارد. تقوا
داشته باشد. «إِنْ تَتَّقُوا اللَّه ... وَ یَغْفِرْ لَکُمْ» (انفال/29)
پیروی از انبیا، قرآن میگوید: «اتَّبَعُوا» پیغمبرها می گفتند: بیایید در
راه ما، خدا شما را میبخشد. از مردم بگذرید. خدا هم از شما میگذرد. مردم
قیامت اینقدر گیر هستند دیگر گیر تو یکی نباشند. یک کسی آمد گفت: غیبت تو
را کردم، ببخش. گفتم: بخشیدم. گفت: چه راحت؟ گفتم: ببین! اینقدر قیامت گیر
هستی دیگر گیر من یکی نباشی. برو باقی گیرهایت را... بگذرید دیگر حالا
مردم اینقدر گیر هستند دیگر گیر تو نباشند. قرض الحسنه، باعث می شود خدا
آدم را ببخشد. چون قرآن میگوید: «إِنْ تُقْرِضُوا اللَّه» (تغابن/17)
«إِنْ تُقْرِضُوا الناس» اگر وام بدهید به مردم، مشکل مردم را حل کنید،
اگر پول ببخشید ده تا ثواب دارد. اما اگرقرض الحسنه بدهید، هجده ثواب.
یعنی ثواب قرض الحسنه از ثواب بخشیدن بیشتر است. این خیلی مهم است. قرآن
میگوید: «إِنْ تُقْرِضُوا اللَّه» نگفته: «إِنْ تُقْرِضُوا اللَّه» با
اینکه ما به مردم وام میدهیم اما خدا می گوید: به مردم که وام میدهیم
انگار به، انگار به خدا وام دادی.«مَنْ ذَا الَّذی یُقْرِضُ اللَّه»
«یُقْرِضُ اللَّه» «تُقْرِضُوا اللَّه» نمیگوید: «یُقْرِضُ الناس»
«تُقْرِضُوا الناس» وام به مردم، وام دادن به خلق خدا انگار وام دادن به
خداست. البته وام بیبهره! خوب، اگر شما عبادت کنی «انعبد الله یَغْفِرْ
لَکُم» «تُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّه .... یَغْفِرْ لَکُم» «إِنْ
تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ...»
(نساء/31) شما گناهان بزرگ را انجام ندهی گناه کوچکها را خدا میبخشد.
مثل بازاری که مثلاً هزار و هجده تومان بدهکار هستی. شما هزار تومانش را
بده بگو: هجده تومانش را ببخش! میبخشد. یعنی آن چیزهای... اگر گناه کبیر
را، کبیره را انسان ترک کند گناهان صغیره را...
توجه و توسل به
اولیای خدا. بچههای یعقوب وقتی فهمیدند، غلط کردند برادرشان یوسف را در
چاه انداختند آمدند به پدرشان متوسل شدند. گفتند: «یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ
لَنا» (یوسف/97) پدرجان در حق ما دعا کن. یا اباالفضل! در حق ما دعا کن.
یا امام حسین! یا فاطمه زهرا در حق ما دعا کن. و این شرک نیست. وهابیها
که اینها را شرک میدانند، وهابیها به ما میگویند: یا ابالفضل، یا حسین،
شرک است. میگوییم: پس قرآن چه میگوید؟ میگوید: گفتند: «یا أَبانَا»
میگویند: آخر پدرشان زنده بود. میگویم: اگر شرک بد است زنده و مرده
ندارد. غیر خدا، دون خدا شرک است. چه زنده باشد، چه مرده باشد. شرک بد
است. چه زنده، چه مرده. و از همه گذشته ما شهدا را مرده نمیدانیم. چون
قرآن گفته: شهید «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذین» (آلعمران/169) متن قرآن
است. دو جای قرآن تا آنجا که الآن یادم است، دوبار در قرآن فرموده: فکر
نکنید شهدا مردهاند. زنده هستند. خوب، از بحث توبه بگذریم سراغ بحث دعا
برویم. یک صلواتی بفرستید. (صلوات حضار) دعا میکنم. خدایا! به همهی ما
توبهی واقعی، توفیق توبهی واقعی مرحمت بفرما. لذتهایی که بردیم، اگر
بعدش جهنم است نمیارزد. حالا با این رقم در خیابان میآید این دختر خانم،
میخواهد چه کند؟ مرتب خودش را آرایش میکند نشان بده که چه؟ میخواهی دل
ببری؟ فردا هم یک دختر دیگر خودش را آرایش میکند، دل شوهرت را میبرد.
چون قرآن میگوید: از هر دستی بدهی، از همان دست میگیری. این آیهی قرآن
است. خیلی هم آیه داریم. شاید من سی، چهل تا یادداشت کردم. سی، چهل تا آیه
تقریباً داریم که از هر دستی بدهی، میگیری! امروز دل این جوان را بردی،
فردا دختری دل شوهر شما را میبرد. امروز حجابتان، حجاب خوب باشد. دلبری
نکنید. «لَا خَیْرَ فِی لَذَّةٍ بَعْدَهَا النَّار» (الفقیه/ج4/ص392) در
این لذتهایی که بعدش آتش است، خیری نیست.
7- وعده خداوند بر استجابت دعا
اما
دعا، راجع به دعا اول این که دعا مستجاب میشود یا نه؟ بله! به چه دلیل
دعا مستجاب میشود؟ به دلیل نذرها! مردم یک مثقال طلا برای دخترشان
نمیخرند. مگر اینکه حالا دخترشان عروس بشود. یا نمیدانم بزرگ شود. یا
پولدار شود. یا در یک امتحانی قبول شود. حالا مثلاً یک گوشوارهای، چیزی
بخرد. مردم به بچه خودشان طلا نمیدهند. چطور به اباالفضل این همه طلا
میدهند؟ به امام رضا این همه طلا میدهند؟ تا مردم حاجت نگیرند چیزی
نمیدهند. پس به عدد هر نذری که روی کرهی زمین واقع شده است، دلیل داریم
که دعاها مستجاب میشود و توسلها اثر دارد. دلیل خوبی است. بعضی دلیلها
میلیاردی است. چند روز پیش من در تلویزیون گفتم، لابد شنیدید یا نشنیدید
حالا تکرار میکنم. میگویند: به چه دلیل ما نیاز به انبیا داریم؟
میگویم: به دلیل اینکه عقل ما نمیرسد. میگوید: به چه دلیل عقل ما
نمیرسد؟میگویم: به دلیل پشیمانی! اگر 5 میلیارد جمعیت روی زمین است، هر
نفری هم 100بار در عمرشان پشیمان شود 5 میلیارد، 100 تا میشود 500
میلیارد. 500 میلیارد پشیمانی داریم. هر پشیمانی دلیل بر این است که عقل
ما قد نمیدهد. اگر عقلمان میرسید پشیمان نمیشدیم. تعداد آمار طلاق دلیل
بر این است که انتخاب انسان صد در صد درست نیست. اگر درست بود که آدم
پشیمان نمیشد از انتخاب همسر! پس هر طلاقی دلیل بر این است که عقل کوتاه
است. هر پشیمانی دلیل برای این است که عقل کوتاه است. بارها گفتم عقل ما
مثل ترازوی زرگری است. ترازوی زرگری ترازو است اما به درد هندوانه
نمیخورد. یک چیزی... عقل ما یک چیزهایی میفهمد. یک چیزهایی هم نمیفهمد.
بنابراین سوال: به چه دلیل دعا و توسل مفید است؟ به دلیل اینکه مردم طلا
را زود زود، به هرکس، هرکس نمیدهند. اینکه نذر میکنند برای امام حسین،
برای اباالفضل، برای سایر امامزادهها و امامها، نذر مردم دلیل این است
که ایشان متوسل شده، حاجتش را گرفته حالا رفع میکند.
خوب، دعا اثر
دارد. خود ایرانیها چقدر دعا کردید؟ صدام تمام وجودش اسلحه بود. و ما هیچ
آمادگی نداشتیم. بالاخره ما که آمادگی نداشتیم پیروز شدیم. روز به روز ما
در دنیا عزیزتر میشویم. و روز به روز آمریکا در دنیا خوارتر میشود. خوب
این در اثر دعاها است. حالا، خود تبلیغ خود بنده، پدر من تا چهل و چند
سالگی تقریباً بچهدار نمیشد. دو تا هم زن گرفت از هیچ کدام بچهدار نشد.
ناراحت با ماشین حدود 70 سال پیش رفت کنار کعبه گفت: خدایا! من چهل و چند
سالم شده است. دو تا زن گرفتم. بچهدار نمیشوم. به ابراهیم صد ساله بچه
دادی. به من بچه بده. بالاخره گریه و زاری برگشت. میگفت: گفتم خدایا هم
بچه میخواهم، هم میخواهم بچهام مبلغ دین باشد. برگشت و خدا دوازده تا
بچه به او داد. چند تا از آن هم طلبه شدند. یعنی تبلیغی که الآن سی سال
است در تلویزیون میکنم به خاطر دعای پدرم است. ما خیلی دعاهایمان مستجاب
میشود متوجه نیستیم. منتهی گیر من است که تا دعا مستجاب شد، میگویم:
خودم! میگویم: خدایا شفا بده. تا قرص را میخوریم میگوییم: این قرص خوب
بود. دیگر خدا را فراموش میکنیم. خدا پدر دکتر را بیامرزد. نمیگوییم:
خدا پدر خدای دکتر را بیامرزد. یعنی ما زود نگاهمان به این رابطهی نزدیک
که میخورد، رابطهی دور را فراموش میکنیم.
8- آداب دعا در قرآن و روایات
آداب
دعا زیاد است. من فهرستها را میگویم. چون دعا مثل شماره تلفن است. همان
شماره را اگر بگیری خدا گوشی را برمیدارد. شما مرتب میگویی: دعا کردم
مستجاب نشد. خوب چه شمارهای گرفتی؟ آداب دعا: 1- بسم الله. 2- از خدا
ستایش کنیم. «یا علی، یا عظیم، یا غفور، یا رحیم» ای خدای مهربان، ای خدای
رحمان، ای خدای رحیم، ستایش کنیم. 3-صلوات بفرستید بر پیغمبر و اهل بیتش،
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» (صلوات حضار) 4-
گناهان خودت را بگو به شرطی که کناری تو نفهمد. خدایا! اینجا چنین، اینجا
چنین، یکی یکی گناهایت را به زبان بیاور. اقرار به گناه اثر دارد. 5- برای
دیگران دعا کنیم. حدیث داریم اگر به چهل نفر دعا کردی،خدا میگوید: دعای
خودت را هم مستجاب می کنم. چون تو ضمن اینکه دلت برای خودت میسوزد برای
دیگران هم میسوزد. دعا به چهل نفر دعا را مستجاب میکند. 6- خوش گمان
باشید. نگویید: حالا ما دعا میکنیم ولی از کجا؟ مأیوس نباشید. یک کسی
پردهی کعبه را گرفته بود، میگفت: ای خدا من را ببخش! بعد میگفت:
میدانم نمیبخشی. (خنده حضار) گفتند: این چه دعایی است؟ گفت: آخر من جزء
لشگر یزید بودم. رفتم کربلا امام حسین را بکشم. خدا من را میبخشد؟ فرمود:
این یأس تو از کربلا رفتن تو بدتر است. هیچکس در هیچ حالی از خدا مأیوس
نشود. یأس از گناهان کبیره است. 7- در دعا سعی کنیم تضرع، و اشک داشته
باشیم. 8- بعد از نماز واجب دعا مستجاب میشود. یک عمل واجب دیگر. 9- در
دعا یکبار دعا نکنید. دوبار، دهبار، دعا کنید. حدیث داریم بعضیها اگر
دعایشان مستجاب شود، دیگر میروند که میروند که میروند. خدا به فرشتهها
میگوید: دعای این مستجاب است اما سریع به او ندهید. صبر کنید دو سه بار
دیگر هم در خانهی ما بیاید. رفتم در یک مغازه دیدم تابلو نوشتند: نسیه
ممنوع! چون میخواهم شما را ببینم. فهمیدید یعنی چه؟ یعنی اگر تو نسیه کنی
جیم میشوی. میروی، میروی، میروی دیگر تو را... میگوید: نسیه ممنوع!
چون میخواهم شما را ببینم. گاهی هم خدا میگوید: دعایش مستجاب است. اما
اگر فوری به او بدهید دیگر، دیگر میرود. 10- حدیث داریم. تمام نیازها را
از خدا بخواهید. نگوییم: این آره یا نه؟ «خَوْفاً وَ طَمَعاً» (اعراف/56)
بین خوف و طمع باشیم. با حضور قلب باشیم. بلند نظر و بلند همت باشیم.
نگوییم: خدایا بچهام! بچهام را خوب کن. همه مریضها را خوب کن. خدایا
برای دخترم یک داماد خوب برسان. برای همهی دخترها! دعایتان، در دعایتان
بلندنظر و بلند همت باشید. قبل از دعا استغفار و توبه کنید. غذای حلال در
دعا اثر دارد. حدیث داریم هرکس میخواهد دعایش مستجاب شود لقمهاش حرام،
لقمهی... در لقمهاش دقت کند. قرآن میگوید: «وَیَسْتَجیبُ الَّذینَ
آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» (شوری/26) یعنی خدا دعای کسانی را قبول
میکند که اهل ایمان و عمل صالح باشند. چقدر خدا به ما چیزی گفته بود گوش
ندادیم. حالا ما میخواهیم هرچه گفتیم خدا گوش بدهد. آخر تو خدا هرچه به
تو گفت، گوش دادی که حالا میخواهی هرچه هم شما گفتی گوش بدهد؟ به عهدمان
وفادار باشیم. خالصانه دعا کنیم. دیگر بگذریم. رو به قبله باشد. دستها
بلند باشد. توسل به اولیا باشد. در مکانهای مقدس باشد. وقتی دعا میکنیم
آمین بگویند. امام باقر(ع) وقتی دعا میکرد به بچهها میگفت: بنشینید، من
دعا میکنم شما هم آمین بگویید. خدایا! توفیق توبهی واقعی و دعای مستجاب
در شبهای قدر به همهی ما و بینندگان مرحمت بفرما. چرا بینندگان ما؟ مگر
فقط مسلمانها در ایران هستند؟ خدایا همهی مشکلات امت اسلامی را حل کن.
کشور ما امن است. امنیت را بر همهی بلاد اسلامی حاکم کن. برای همه
بیهمسرها، همسر خوب مقدر کن. برای همه بیمسکنها، مسکن خوب مقدر کن.
باران رحمتت را بر همهی مناطق نازل کن. همهی اینها که بچهدار نمیشوند
اولادهای صالح و سالم به آنها بده. همهی آنها که کار ندارند کار حلال به
آنها بده. همهی اینها که با هم گیر و گور دارند و کینه دارند و قهر هستند
صفا و صمیمیت و سعهی صدر و آشتی برایشان قرار بده. همه بیماران را شفا
بده. همه مردهها را بیامرز. هرچه به عمر ما اضافه میکنی به ایمان و عقل
و علم و عمل و اخلاص و عمق و برکت کار ما بیفزا. ما را از غافلین در دنیا
و از زیانکاران در دنیا و آخرت و از غصهخواران روز قیامت قرار نده. و
آخرین دعا، خدایا صاحب داریم. مهدی داریم. حضرت فرمود: روزی صدبار به شما
دعا میکنم. حدیثش را دیدیم. من روزی صدبار به شما دعا میکنم. خدایا ما
را مشمول دعای خاص امام زمان قرار بده و از الآن تا ابد دلش را از ما راضی
بفرما.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
از سایت حاج اقا قرایتی